Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-28@08:52:10 GMT

دنیایی تازه برای ابر قهرمانان خیالی

تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۶۵۳۶۵

دنیایی تازه برای ابر قهرمانان خیالی

«اتحادیه عدالت» حالا ترکیبی متفاوت با نفرات جدید دارد ساختن فیلم‌های سینمایی از روی داستان‌های کمیک بوکی «اتحادیه عدالت» به‌رغم عمر بسیار کم این انجمن پر طرفدار (اما کودکانه و سطحی) رویداد تازه‌ای نیست اما پس از ساخت و ارائه دو فیلم‌ از روی «Justice League» اینک که قسمت سومی را برای آن تدارک دیده‌اند،

 با حضور برخی کاراکترهای غیر منتظره و جدید در این بخش مواجه خواهیم شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از آنجا که «اتحادیه عدالت» مثل «کاپیتان آمه ریکا» و بعضی قسمت‌های «آیرون من» محل حضور همزمان تعدادی از ابرقهرمانان خیالی و همکاری آنها برای محو بی‌عدالتی و دفع اشرار است، هیچ‌کس از شنیدن حضور سوپرمن و بت من افسانه‌ای و حتی «فلش»، «دختر عقابی» و «مرد دریایی» در جمع این منجی‌های خیالی متعجب نمی‌شود اما انواع سؤال‌ها و انبوهی از حیرت زمانی باب می‌شود که می‌بینیم امثال «آدام سیاه»، «هیپولیتا» و «نائومی» هم به این جمع زبده پیوسته‌اند. با این اوصاف جا دارد از برایان مایکل بندیس که خالق این سری داستان‌های کمیک استریپی‌ است، پرسیده شود که تغییرات تازه و نام‌های اضافه شده چطور سر از اتحادیه عدالت درآورده‌اند و بندیس که همکاری‌اش با گرافیست هنرمندی همچون دیوید مارکز در موفق جلوه کردن «اتحادیه عدالت» سهم زیادی داشته است، در این باره پاسخ‌های روشنگری می‌دهد.

‌ آقای بندیس، ترکیب «اتحادیه عدالت» بسیار تغییر یافته و قضایا جالب‌تر شده  و در مجموع با چیزی مواجه شده‌ایم که بی‌سابقه بوده است. این فرایند را توضیح بدهید.
این تغییرات و روند جدید هرچه بوده باشد، عکس‌العمل مثبتی را از جانب مردم موجب شد و من از این بابت خوشحالم. من از مدتی پیش در تدارک این تغییرات بودم و فقط انتظار زمانی مناسب را برای آن می‌کشیدم. در این راستا باید از دوواین‌جانسون تشکری ویژه بکنم زیرا ایده‌ها و ابتکارات او برای به تصویر کشیدن هرچه بهتر کاراکتر «آدام سیاه» بسیار به‌کار‌ ما آمد و موجب غنی‌تر شدن قصه شد. سختی‌های زیادی در راه تحقق این تغییرات به ذهنم خطور کرده بود اما وقتی کار شروع شد و به پیش رفتیم، مسائل آسان‌تر جلوه کرد.
‌ با وجود این درباره این ترکیب جدید از ابرقهرمانان حاضر در «اتحادیه عدالت» توضیحات بیشتری بدهید.
شاید بهتر باشد شما را به حرف‌های کاراکتر «تیر سبز» ارجاع بدهم که در متن این داستان‌ها و در یکی از اپیزودهای آن پرسیده است آیا «اتحادیه عدالت» به هر چیزی که باید نایل می‌شد، دست یافته و آیا دستاوردهایش در حد اعتبار و طمطراق نام‌های حاضر در این مجمع ویژه بوده است؟ سؤال اساسی‌تر او این است که مفهوم عدالت از دید مردم دقیقاً چیست و آنها به جامعه چطور و از کدام دیدگاه نگاه می‌کنند؟ در نهایت سؤال کاراکتر «Green Arrow» ما را به این نتیجه می‌رساند که عدالت برای طیف‌های مختلف مردم، منظورها و معانی متفاوتی دارد و هر جامعه‌ای به شکلی مختص به خود به آن نگاه می‌کند و با این اوصاف و مقدمات ما به آنجا می‌رسیم که از خودمان بپرسیم آیا دیدگاه و اقدامات ما برای کامل شدن و تأمین خواسته‌های مردم و دوستداران داستان‌های کمیک بوکی کفایت می‌کند یا خیر و آیا ما در اندازه‌های لازم برای انجام این کار هستیم؟ فیلم جدید از این مجموعه، حول و حوش همین موضوع حرکت و آن را حلاجی و پاسخ‌هایی را برای آن پیدا می‌کند. این بواقع به معنای ایجاد دنیایی جدید و بازشدن درهایی تازه به روی این داستان و روح و بطن آن و کنکاش کاراکترها پیرامون خاستگاه و شرح وظایف و آینده کاری‌شان است.
‌ قطعاً امکان همکاری مجدد با دیوید مارکز نکته‌ای بود که شما را به سوی مشارکت در ساخت این فیلم کمیک ‌بوکی سوق داد. آیا این اولین مرتبه ساخت یک فیلم توسط شما برای کمپانی دی‌سی کمیکز نیست؟
طبعاً این مسأله نقش مهمی در تحقق این پروژه و تولد این فیلم داشت، ضمن این که من و مارکز پیش از این پروژه هم قصد همکاری مجدد داشتیم و می‌خواستیم آثار هنری تازه‌ای را با کمک یکدیگر خلق کنیم. تنها تردید ما پیرامون این موضوع بود که چه سوژه و کدام کار را برگزینیم و روی چه مسأله‌ای مانور دهیم. با این مقدمات و اوصاف وقتی مسأله «اتحادیه عدالت» مطرح و این موضوع به ما محول شد از آن استقبال کردیم، البته لازم بود که من ابتدا از نظر مثبت یا منفی مارکز در این خصوص مطلع شوم و چون فیلمسازی در سبک و سیاق کمیک بوکی برخلاف تصورات خیلی‌ها کار بسیار سختی است، تصور و ترسم این بود که مارکز پا پس بکشد و وارد یک پروژه بسیار پر دردسر از این قبیل نشود ولی مارکز قبول و به این پروژه ورود کرد و همین مسأله یک شروع خوب را برای ما و کل فیلم به تصویر کشید. ما برداشت و تجسم بسیار مناسب و مطلوبی را که از سوپرمن، بت‌من و البته نائومی در این نسخه تازه «اتحادیه عدالت» به‌وجود آمده است، در درجه اول مدیون مارکز هستیم که هرچیزی را درست همان‌طوری ترسیم و ارائه کرده‌است که باید صورت می‌گرفت و هم مطابق با اصل داستان است و هم همسو با مصلحت‌ها و اتفاقاتی که موجب جذب بیننده‌هایی هرچه بیشتر به سوی اولین فیلم بلند من برای کمپانی دی‌سی و شکوفایی گیشه‌ها می‌شود.
‌ طراحی‌تان برای آینده «اتحادیه عدالت» و قسمت‌های بعدی این سری فیلم‌ها بر کدام روال و منوال استوار است و چه چیزهایی را باید در آینده انتظار بکشیم؟
از آنجا که این پروژه را طی طرحی طولانی مدت به من سپرده‌اند، در این خصوص فکرهایی کرده‌ام اما نه به طور عمیق ، وسیع و دقیق و در نقطه شروع چنین پروسه‌ای قرار دارم البته به مردم و دوستداران کارهای کمیک‌بوکی و بخصوص مردان «اتحادیه عدالت» حق می‌دهم که در این خصوص دقیق و حساس باشند و پرس‌وجو کنند و از افکار ما به‌عنوان طراحان قسمت‌های بعدی این سری فیلم‌ها کسب اطلاع نمایند تا مطمئن شوند که ما چیزهایی را در ذهن نداریم که نفی کننده خواسته‌ها و آرزوهای آنان و برخلاف اصول بنیادین این اتحادیه خیالی باشد. قدر مسلم این‌که ما مقداری در قضایای پایه‌ای و ریشه و اساس کارها تأمل و برنامه‌ریزی مجدد می‌کنیم و بعضی چیزهایی را که قصه و اتفاقات مطروحه بر پایه آن استوار شده، تغییر خواهیم داد تا در مسیری درست به حرکت درآییم.
‌ تدوین قصه‌ها و رویدادهای مورد نظرتان چگونه صورت خواهد گرفت؟
برنامه من و مارکز این است که پس‌از نوشتن داستان‌های نخست دو سه پایه اصلی تازه را برای فیلم‌های بعدی و سناریوی آنها برگزینیم و آنها را به موازات یکدیگر به پیش ببریم و پل‌های ارتباطی لازم را بین آنها برقرار کنیم، البته این داستان‌ها چون بر افسانه‌های جذاب دی‌سی کمیکز استوار هستند، بسیاری از مواد و خمیرمایه‌های لازم را دارند و نیازی نیست که ما آنها را از نو طراحی و تأمین کنیم و شماری از چیزها همین حالا هم در جای لازم قرار دارد. یکی از افکار و طرح‌های من خلق آدم بدهای تازه و وارد کردن آنها به متن اتفاقات و رویدادهای «اتحادیه عدالت» است و البته برخی از این کاراکترهای منفی از قبل و در کمیک استریپ‌ها موجود بوده اما جایی در «Justice League» نداشته‌اند و ما فقط ترتیب انتقال‌ آنها را به متن اتفاقات و به درون پیکر این فرانچیز جدید و نوپا داده‌ایم. من در پایان روزهای حضورم در پروژه‌های سوپرمن  تعدادی آدم بد از این قبیل طراحی و وارد صحنه کرده بودم
و حالا وقت انتقال شماری از آنها به عرصه اتحادیه عدالت است و همسو با آن اتفاقات و چرخه‌های دیگری از سرنوشت
و برخوردها ، شادی‌ها و غم‌ها به این داستان‌ها ضمیمه خواهد شد.
‌ آیا تعدد کاراکترها که نتیجه مستقیم تغییرات جدید اعمال شده در ترکیب و بافت این فرانچیز است، اداره آن و داستان‌پردازی مؤثر را بسیار سخت‌ نمی‌کند؟
قطعاً کارمان دشوارتر شده و تنظیم این روند و رسیدن به راندمانی بهتر به کار و طراحی و زحمت بیشتری محتاج و وابسته شده است. در همین راستا ما در متن داستان و در مسیر قسمت‌های بعدی این فرانچیز دائماً عده‌ای را موقتاً حذف و از برخی دیگر استفاده می‌کنیم و در مرتبه بعدی تغییرات به سراغ افراد و شخصیت‌هایی خواهیم رفت که در قسمت قبلی گوشه نشین و از بطن اتفاقات دور بودند. به‌علت تعدد کاراکترهایی که می‌توانند و باید در این اتحادیه عضو باشند، ما با این الزام و حالت طبیعی مواجهیم که آدم‌ها و قهرمانان حاضر یکدیگر را بخوبی نمی‌شناسند و نمی‌توانند بسرعت در کنار هم به یک بیلان عالی برسند. وقتی فقط درباره اونجرز، نگهبانان کهکشان، «غول‌های نوجوان» و حتی اتحادیه عدالت، فیلم و داستان می‌سازید، می‌دانید که اعضای این گروه‌ها کاملاً با یکدیگر آشنا و در یک مسیر واحد هستند و می‌دانند که چه باید بکنند و هماهنگی و حرکت یکپارچه جزو خصایل آنها است اما وقتی از هر یک از این‌گروه‌ها  یا سایر دسته‌ها و افراد دست به انتخاب می‌زنید و کاراکترهایی را از درون مجامع و گروه‌هایی متفاوت بیرون می‌کشید و کنار هم می‌گذارید، وضعیت فرق می‌کند
زیرا پیشتر کنار هم نبوده و با یکدیگر کار نکرده‌اند و به تبع آن یکدست و هماهنگ نیستند. یک مشکل بزرگ ما در بافت بالنسبه جدید «اتحادیه عدالت» چنین چیزی و تبعات آن است.
‌‌مثال روشن‌تری بزنید.
ملکه هیپولیتا را مثال می‌زنم که با هر فرد دیگر وارد شونده به اتحادیه عدالت تفاوت دارد و «زن‌شگفت‌انگیز» هم با او یکی و شبیه نیست. او با خود فضایی را به این مجموعه می‌آورد که پیشتر هرگز وجود نداشته ولی چون طبق داستان‌های جدید این مجموعه در مرکز جهان هستی و در بطن دنیای دی‌سی کمیکز قرار دارد، نمی‌توان حذفش کرد. «آدام‌سیاه» نیز در همین تعریف می‌گنجد. در نهایت ما با فضا و دنیای تازه‌ای روبه‌رو هستیم که پیشتر هرگز در این مجموعه تأمین و تجربه نشده است و با حضور آنها اتحادیه‌ای مقابل ما شکل می‌گیرد که معنای بسیط‌ تری نسبت به ورسیون‌های قبلی این انجمن دارد. نقطه شروع کار آنها ایجاد آشنایی بیشتر بین اعضا و سپس حرکت به سوی مخالفان و دشمنان و سرکوب آنها است. این دنیای جدیدی است که ارزش لمس کردن و دیدن را دارد.
*منبع: ‌Newyork   Times




 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: اتحادیه عدالت کمیک بوکی داستان ها فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۶۵۳۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟

به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، به تازگی فیلمی تحت عنوان صف طولانی مردم اصفهان برای رونمایی و جشن امضای کتاب سروش صحت در فضای مجازی منتشر شده است.

سروش صحت بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون و نویسنده ای که پس از اجرای برنامه کتاب باز، در حوزه کتاب طرفداران زیادی به دست آورده، اینبار دست به تولید کتاب زده و حالا برای عرضه کتاب تازه‌اش صفی عجیب در اصفهان شکل گرفته است.

اما کتاب جدید سروش صحت چیست؟

«تاکسی سواری» ، اولین کتاب سروش صحت، شامل ۱۲۴ داستانک یا میکروفیکشن است. میکروفیکشن به داستان کوتاه‌کوتاه معروف است. در این سبک، نویسنده بخش‌های غیرضروری زبان را حذف می کند. خالق اثر از متن حذف می‌شود و یا از متن فاصله می‌گیرد. به خاطر لحظات ناب و ضربه‌های ناگهانی‌ای که این سبک نگارش در دل‌ خود دارد گاهی تحت‌عنوان «داستان ناگهان» نیز ترجمه می‌شود.
در کتاب «تاکسی سواری» ما به همراه راوی در یک تاکسی نشسته‌ایم و هر روز مسیری کم‌وبیش ثابت را طی می‌کنیم. طی این مسیر اما هر بار مسافران جدید، رانندگان جدید و اتفاقات جدیدی منتظرمان هستند و راوی نکته‌پرداز و طناز کتاب ما را از وقایع آن روز آگاه می‌کند.
از دعوای زن و شوهری راننده تاکسی گرفته تا زلزله‌ای که آن روز آمده، از موضوع مرگ مارادونا تا مهاجرت اجباری جوانان، از خبر قتل یا خودکشی صفحه حوادث روزنامه، غم‌های کوچک و بزرگ و حتی عشق‌های نوجوانی و جوانی.
داستانک‌های این مجموعه نیز به واسطه‌ی همین خصوصیت گاهی همان حسی را به خواننده منتقل می‌کنند که موقع خواندن قطعه‌ای هایکو به او دست می دهد. پیدایش کتاب‌های میکروفیکشن متناسب با کشیده شدن جوامع به سمت مدرنیته و ماشینی‌شدن و محدودیت وقت افراد گسترش پیدا کرده‌است. شاید بتوان گفت ضرورت چنین داستان‌هایی با توجه به میزان کم مطالعه افراد جامعه، چندان دور از ذهن نیست.

این کتاب سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات چشمه چاپ و راهی بازار نشر شده است.

انتهای پیام/

کیانوش رضایی کد خبر: 1228548 برچسب‌ها کتابخوانی اصفهان

دیگر خبرها

  • داستان شفافیت (۲)؛ بیم و امید یازدهمین مجلس برای شفاف شدن
  • فراخوان جایزه داستان و بازآفرینی منتشر شد
  • داستان شفافیت؛ قسمت اول
  • بایرن داغ رئال مادرید را تازه کرد! (عکس)
  • سیمینی که دانشور بود
  • مستاجران بخوانند؛ پیش‌بینی تازه از قیمت اجاره در سال ۱۴۰۳
  • ۱۰ فیلم اکشن قدیمی با قهرمانان مورد علاقه پدر‌ها؛ از جکی چان بدلکار تا ارتش یک نفره شوارتزنگر
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • کمک ۱۷ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به مهاجرین افغانستانی
  • فیلم| تلاش مجدد بایدن برای دست دادن با موجود خیالی!